هستی، عشق من و بابایی

سلام دختر قشنگم

این روزها با آواز خوندنات، شیرین بازیات، ورجه وورجه هات، خنده های نمکیت و خیلی کارای دیگه داری دیوونه ترم میکنی. عاشقتم گل من

4 روز دیگه 7 ماهت تموم میشه. نزدیکای 3 ماهگی کامل گردن گرفتی. همینطور به آهنگای شاد یا غمگین واکنش نشون میدادی. اصلا دوست نداشتی و لب و لوچه آویزون میکردی. فرقی نداشت یه هانگ شاد باشه یا مداحی یا اذان! همین موقعها بود که چیزی که جلوت نگه میداشتیم چنگمیزدی و میخواستی بگیریش.دقیقا 100 روزگیت بعد از کلی تلاش تونستی اولین غلت کامل رو بزنی. خیلی زیبا بود.

از 3 ماه و یه هفتگی آواز میخوندی و چقد من از این آوازهای تو رو ضبط کردم و وقتی خوابی گوش میدم و کیف میکنم.

عزیز دلم از 5 ماه و 13 روزگیت شروع کردم به لعاب برنج. 2روز بعد فرنی دادم. یه هفته بعد حریره بادوم ولی........ شما بخاطر آلرژی ای کع داشتی نباید بادوم میخوردی. یه هفته بهت حریره بادوم دادم و شما یبس شدی یه هفته. بعد اون اسهال شدید گرفتی 3 هفته. با اینکه من حریره رو قطع کرده بودم ولی همچنان اسهالت ادامه داشت. ازمایش مدفوع داشتی که عفونت ناشی از الرژی رو نشون میداد. متاسفانه کم خونی هم داشتی. رفتیم پیش دکتر زندیه فوق تخصص آلرژی، گف باید تست آلرژی بدی ولی من دلم نیومد انجام بدیم. چون  تحمل اذیت شدنتو نداشتم هم اینکه زیر 1سال دقیق نشون نمیده. اذیت بشی و یه جوابی بدن بهمون که باز قطعی نیست!!! دکتر یه لیست مواد غذایی بهم داد که مصرف نکنم: غذاهای دریایی، جو همینطور دلستر...، لبنیات هرچیزی که توش لبنیات داره مثل کیک و بیسکوییت...و گوشت گاو و گوساله، سویا، سفیده تخم مرغ، مغزیجات.

روی زانوت اگزما تشخیص داد که واسه اون هم وازلین ثمین رو پیشنهاد داد.

الهی بگردم که واسه رفلاکست هم داری دارو میخوری عزیزم. از بدو تولد داری رانیتیدین و امپرازول میخوری و دلم برات کباب میشه. خدا کنه برات عارضه ای نداشته باشن عزیز دلم 

و اما الان بهت سوپ هم میدم که توشبرنج هویج گوشت گوسفندی و شوید گشنیز جعفری داره. البته این موادو جدا جدا و کم کم اضافه کردم تا اگه بهشون واکنش نشون دادی متوجه شم.بعضی وقتها خیلی بد غذا میخوری و دهنت رو قفل میکنی و من انقد شکلک و مسخره بازی درمیارم تا شاید دهنت رو باز کنی واسه خنده و من سریع قاشق رو بفرستم تو دهنت که اون موقع باز مشکل قورت ندادن رو از سمت شما داریم. انقد نگه میداری غذارو تو دهنت ومن استرس پریدن تو گلوت رو دارم تا قورت بدی و خیالم راحت شه. دوباره شکلک و مسخره بازی واسه قاشق بعدی.... اما من عاشق سرو کله زدن باهاتم. لذت میبرم از کنار تو بودن و با تو بودن. از غذا دادن بهت. داشت یادم میرفت بعضی وقتا تا قاشقو میارم جلو دهنت شروع میکنی به گفتن boooovvvvah گفتن و غذا میپره رو لباست و صورتت و چشمات. من غرق خنده میشم و تو مات و مبهوت  از خنده من. در کل لحظات ناب و شیرینی با هم داریم. از خدا میخوام لذت مادر شدن رو به همه خانوما بچشونه، همه.

اینو هم بگم همیشه هم بد غذا نیستی.گاهی انقد با لذت میخوری که کیف میکنم. خدا کنه همیشه اینطور باشی عشقم

این روزامو کامل پر کردی و همه وقتم واسه شماست. حتی اجازه نمیدی یکم ازت دور شم مثلا برم اتاق یا اشپرخونه. واسه همین تا میخوابی شروع میکنم تند تند کارامو انجام میدم تا وقتی بیدار شدی باز تمام وقت در کنارت باشم

دلم واست بهترینها رو میخواد.عاشقتم عزیز دل من